پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر آقای سید علی حسینی سیستانی

کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (3)

تعریف و کیفیـّت محقّق شدن غصب / معنای غصب و پیامدهای آن ← → شرایط مالک شدن برخی از حیوانات

غصب و سایر امور ضمان‌آور / غصب / مذمّت و نکوهش غصب

غصب، یکى از گناهان کبیره است که عقل و نقل (قرآن و روایات) بر زشتی و حرام بودن آن اتّفاق دارند. در حدیث است که امام صادق(علیه السلام) فرمودند: (پدرم) امام باقر(علیه السلام) از پدران بزرگوارش(علیهم السلام) از امیرالمؤمنین(علیه السلام) روایت کردند که آن حضرت فرمودند: «از بزرگ‌‌ترین گناهان، به ناحق گرفتن مال مسلمان است».[1]
از امام باقر(علیه السلام) روایت شده که فرمودند: «کسی که مال مؤمنی را به ناحق از وی گرفته و غصب نماید، خداوند متعال پیوسته از او روی گردان است و از اعمال نیک و خیری که انجام می­دهد ناراضی است و آنها را در شمار حسناتش ثبت نکند تا آن گاه که توبه کند و مالی را که گرفته است به صاحبش برگرداند».[2]
در حدیث است که امیر المؤمنین(علیه السلام) فرمودند: «گرفتن مال مسلمان بدون رضایت قلبیش جایز نیست».[3]
از امیر المؤمنین(علیه السلام) روایت شده که فرمودند: «سنگ غصبی در بنای خانه، گروی ویرانی آن است (مایۀ ویران شدن آن است)».[4]
از امام صادق(علیه السلام) روایت شده که دربارۀ گفتار خداوند متعال در مورد آیۀ «إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصٰاد»[5] (همانا پروردگار تو در کمینگاه است) فرمودند:
«مرصاد، موقفی است بر روی صراط که هر بنده­ای مظلمه­ای به گردن داشته باشد، نمی­تواند از آن بگذرد».[6]
روایت شده که امیر المؤمنین(علیه السلام) فرمودند:
«سوگند به خدا، اگر تمام شب را بر روى خارهاى سَعدان[7] به سر ببرم و یا با غل و زنجیر به این سو یا آن سو کشیده شوم، محبوب­تر است نزد من از اینکه خدا و پیامبرش(صلی الله علیه وآله وسلم) را در روز قیامت، در حالى ملاقات کنم که به بعضى از بندگان ستم و چیزى از اموال دنیا که همچون خرده گیاهی خشک بی­ارزش است را غصب کرده باشم، چگونه بر کسى ستم کنم براى نفس خویش، که به سوى کهنگى و پوسیده شدن پیش مى رود و در خاک، زمانى طولانى اقامت مى­کند...
به خدا سوگند، اگر هفت اقلیم را با آنچه در زیر آسمان­هاست به من دهند تا خدا را نافرمانى کنم که پوست جو را از مورچه­اى ناروا بگیرم، چنین نخواهم کرد و همانا این دنیاى آلودۀ شما نزد من از برگ جویده شدۀ ملخ پست­تر است، على را با نعمت­هاى فنا‌پذیر و لذّت­هاى ناپایدار چه کار، به خدا پناه مى­بریم از خفتن عقل و زشتى لغزش­ها و از او یارى مى­جوییم».[8]

[1]. وسائل الشیعه، ج16، بقیّة ابواب جهاد النفس و ما یناسبه، باب77، ص50، ح14.
[2]. همان، باب78، ص53، ح6.
[3]. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج‌17، کتاب الغصب، باب1، ص88، ح3.
[4]. نهج البلاغه، حکمت240.
[5]. سورۀ فجر، آیۀ 14.
[6]. وسائل الشیعه، ج16، بقیّة ابواب جهاد النفس و ما یناسبه، باب77، ص47، ح5.
[7]. خاری سه شعبه که خوراک شتران بوده و سخت گزنده است.
[8]. نهج البلاغه، خطبۀ 224
تعریف و کیفیـّت محقّق شدن غصب / معنای غصب و پیامدهای آن ← → شرایط مالک شدن برخی از حیوانات
العربية فارسی اردو English Azərbaycan Türkçe Français